سید محمد عطائی | شهرآرانیوز؛ در اولین نگاه مبهوت شدم، چه زیبا و منحصر به فرد، رد پایی بزرگ از گذشته این حوالی. گنبد خشتی پر ابهت یخدان کریمآباد در همان نگاه اول شما را به سکوت وا میدارد. شاید خیلیها از وجود این بنای تاریخی در مرز محدوده شهری منطقه ۵ خبر نداشته باشند. با این گزارش سعی کردم تا کمی نگاهها را به سوی او جلب کنم تا شاید سازمانی، گروهی یا فردی دلسوز نیت کند و از فرو ریختن و خراب شدن این بنای باشکوه و پر خاطره جلوگیری کند.
در ابتدا لازم است معرفی نامهای هرچند کوتاه از موقعیت این یخدان ارائه دهم و سپس سراغ مالک نخستین آن که بسیار پر آوازه است، بروم و در پایان هم نقل یکی از قدیمیهای این محدوده را از آنچه درباره این بنای باشکوه به یاد دارد و برایش تعریف کردهاند بازگو کند. با ما همراه باشید.
در هیچ جا شناسنامه قابل اعتنایی از این یخدان وجود ندارد. در ابتدا سراغ نام این یخدان میرویم. روی تابلوی بیرون این یخدان تاریخ ۱۳۱۴ نوشته شده که به احتمال قوی نشانگر سال قمری این بناست. نام آن نیز نوشته شده «یخچال میرزا یحیی ناظر».
عبدا... رضوی معروف به میرزای ناظر یکی از بزرگترین واقفان خراسان است که زمینهای اطراف ساختمان شهرداری منطقه ۵ نیز در گذشته متعلق به او بوده است. در آن زمان میرزا ناظر کلیددار حرم مطهر بوده است.
حبیب ا... صبوری، عضو شورای اجتماعی محله مهدیآباد و نماینده اصناف محله، از ابتدایی که این محله در محدوده شهری قرار گرفته همواره پای کار و عضوی از شورای محله بوده است.
او پیش از این منزلی هزار متری در روستای کریمآباد داشته است که میراثی از پدر و پدر بزرگ اوست. صبوری میگوید که منزل آنها یکی از قدیمیترین منازل در روستای کریمآباد بوده است و از این طریق قدمت خانواده خود در آن ناحیه را بیان میکند. پدر آقای صبوری در آن زمان داروغه این ناحیه، کارپرداز ارباب منطقه و صاحب چند صد گوسفند بوده است. پدرش شبها با اسب گشت میزد و از امنیت این منطقه پاسداری میکرده است. او علاوه بر این، اختلاف بقیه مردم محله را نیز حل و فصل میکرده است.
صبوری میگوید: روستای کریمآباد از یکسو به انتهای گلشهر راه دارد و از یکسو دیوار به دیوار عباسآباد محله مهدیآباد است. از بخت بد یا خوب این روستا هنوز در محدوده شهری قرار نگرفته است.
او روستای کریمآباد را قدیمی و پررونق میداند، چون تنها روستایی بوده که در این اطراف مدرسه و حمام داشته است و ادامه میدهد: مردم از روستاهای کج درخت، عیشآباد، پاوا، گلشهر فعلی که قدیم روح آباد بود و همچنین ابراهیمآباد و مهدیآباد برای حمام به اینجا میآمدند و فرزندانشان را به مدرسه کریمآباد میفرستادند. طبق گفته او کریمآباد به نوعی وسط تمامی این روستاها قرار داشته است.
پدر آقای صبوری برای او تعریف میکرد که در زمانهای دور گودالی را پر از آب میکردند و پس از آنکه یخ میزد حوالی صبح برای قطعه قطعه کردن آن و انتقال به داخل یخدان به آنجا میرفتند. یخها بسیار قطور بود و از سوی دیلمهای بزرگی خرد میشده است. یخها را از طریق دریچه پشت یخدان به داخل آن منتقل میکردند و معماری یخدان و محیط خنک آن از آب شدن آنها جلوگیری میکرد. این یخها تمام فصل بهار و تابستان از سوی چهارپایان به شهر مشهد منتقل میشد. این کار به تعدادی کارگر نیاز داشته است و به علت سرمای استخوانسوز به کارگرها حلوا ارده و خرمای زیاد داده میشد تا بدنشان گرم شود. لباسهای تن کارگران از پشم و پوست بود تا آنها را از سرما محافظت کند.
صبوری به نقل از پدرش میگوید: یک سال یکی از کارگرها از سرما یخ میزند و بیهوش میشود. او را به حمام کریمآباد منتقل میکنند و بر اثر گرمای حمام جان گرفته و زنده میماند.
یخدان ابراهیمآباد که نزدیک همین مکان بود حدود ۱۰ سال قبل از سوی عدهای تخریب میشود و در محل آن کشاورزی میکنند.
صبوری خواهش میکند که قبل از اینکه این یخدان به سرنوشت یخدان ابراهیمآباد دچار شود، کسی بیاید و این بنا را مرمت کند تا از بین نرود. قطر دیوارهای آن حدود یک متر است؛ ولی تمام آجر و ملات آن خشت خام و گِل است و نشانههایی از فرسودگی و تخریب تدریجی در آن نمایان است.